رمان طنز و پلیسی دختر شرور
یه دخترِ بد، بدِ، بدِ، دیگه. از نظر اخلاق و رفتار؛ شیطونی بیش از اندازه و آزار مردم باعث خوشحالیش میشه! ولی یک دفعه همه چی تغییر میکنه و عاشق میشه! تصور کنید همچین دختری عاشق بشه، واویلا! آیا دوست دارید نتیجش رو ببینید و بخندید؟ پس با ما همراه باشید.
نام رمان : رمان دختر شرور
نویسنده : محدثه فارسی
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 450 صفحه
ژانر : طنز، پلیسی، عاشقانه
تاریخ : ……….
قسمتی از رمان :
من یه دختر بدم، زیاد با اعصابم بازی بشه ممکنه دست به کارای خطرناک بزنم! کاری برای زندگی نمیکنم، میشینم یه گوشه و به بازیهاش نگاه میکنم! از دور قشنگتر به نظر میام ولی از نزدیک کسیام که تحمل موندن باهاش رو نداری. نمیذارم کسی من رو بین دو گزینه قرار بده! یا من یا هیچکس. افکارم بَده، مثل خودم؛ از من نخواه خوب باشم چون عواقبش پاچه گیره. و در آخر اضافه میکنم که «من دختر بدیم، با من نگردید!»
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
رمان طنز و پلیسی
قیافم رو کج کردم و گفتم:
– قیافش رو تو روخدا! آخه بگو لامصب تو به این جذابی چرا انقدر حزب اللهی هستی؟
سوگند در تایید حرف من گفت:
– واقعا هم، حیفه به خدا. آخه ببین چه تیکهایِ.
آدامسم رو باد کردم و محکم ترکوندم که سوگند چپ چپ نگاهم کرد! برگشتم سمتش و گفتم:
– ولی میدونی اصلا ازش خوشم نمیاد، اصلا از آدمهای اینجوری بدم میاد میدونی که؟
ایشی زیر ل**ب گفت و ادامه داد: دانلود رمان دختر شرور
– نه تو روخدا! بیا و خوشت هم بیاد! پسرهی خشک نچسب.
یهو سوگند برگشت و پشت سرم رو نگاه کرد و سریع بلند شد و بعد از زدن چشمکی ازم دور شد. اخمهام رو در هم کشیدم و پام رو انداختم روی اون یکی پام. کنارم نشست و با لبخند نگاهم کرد!
– الان اومدی منت کشی؟
خندید و چشمای نافذ مشکیش رو دوخت توی چشمهام و گفت:
– مگه میشه قهر شما رو تحمل کرد خانمی؟
لبم داشت به لبخند کش میومد ولی با هر زوری بود نگهش داشتم و اخمم رو حفظ کردم.
– کار همیشته؛ رفتارای اشتباه می کنی و آخر سرم میای تا من و خر کنی! ولی این دفعه کور خوندی آقا سیاوش!
سیاوش با خنده خواست دستش رو بندازه دور گردنم که سریع گفتم:
– هوی، بکش بابا.
اخمهای سیاوش در هم رفت ولی سعی کرد با لحن آرومش از دلم در بیاره.
منبع : سایت رمانکده
دانلود رمان فوق العاده خنده دار و طنز
Leave a Reply