دانلود رمان الفبای دوست داشتن
ژاکلین در حالی که آخرین کتاب را سرجایش قرار میداد گفت:بفرمایید
نام رمان : رمان الفبای دوست داشتن
نویسنده : شهرزاد . ای.پی
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 85 صفحه
ژانر : رمان عاشقانه
تاریخ : …….
قسمتی از رمان :
ژاکلین که متوجه ی لحن دلخور مادرش شده بود بلند شد و به طرف مادرش رفت و در حالی که
دست هاش رو دور شونه های مادرش می گذاشت گفت:نبینم مامان مهتاب دلخور باشه اگه اومدن
من به ایران تو رو خوشحال می کنه من حرفی ندارم فقط تو ناراحت نشو،باشه مامان گلم؟
مهتاب خوشحال از موافقت ژاکلین خندید و دخترش رو در آغوش گرفت و گفت:قربون دختر
خوشگلم بشم من.
ژاکلین در حالی که مادرش رو به خودش می فشرد گفت:خدا نکنه عزیزم و از آغوش مادرش
بیرون اومد.
مهتاب بلند شد که از اتاق بیرون بره اما قبل از رفتن رو به ژاکلین گفت:چیزی می خوری به
تهمینه بگم برات بیاره؟
ژاکلین:نه ممنون
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
رمان الفبای دوست داشتن
بعد از این که ژاکلین لباسش رو پوشید مهتاب و مهناز رو صدا کرد تا بیان نظر بدن.
مهتاب با دیدن دخترش تو اون پیراهن کرم قهوه ای که عجیب به تن ژاکلین نشسته بود و زیبایی
اندامش رو به خوبی نشون میداد گفت:چه قدر بهت میاد عزیزم.ماه شدی دخترم.
مهناز هم ابرویی بالا انداخت و گفت:چه عروسکی شدی خاله جون خیلی بهت میاد من که خوشم
اومد فقط میمونه آرایشگاه رفتن.
مهتاب:مهناز جان کسی که خونه نیست ما رو ببره چه جوری بریم آرایشگاه؟
مهناز:کاری نداره،اگه ارتا زود اومد با اون میریم اگه نه که زنگ میزنیم آژانس بیاد
دنبالمون.راستی مهتاب تو چی می خوای بپوشی؟
مهتاب:چند لحظه صبر کن الان میام.
دانلود رمان الفبای دوست داشتن با فرمت پی دی اف
منبع : سایت رمانکده
Leave a Reply