رمان زیبای ممنوعه

رمان زیبای ممنوعه

دانلود رمان زیبای ممنوعه

 

دلداده و مست شدم
مرگ شدم درد شدم
از این دل عاشق چرا
یک دم رها نمی شوی
زیبا دختر افسرده ای که تو گذشته توسط پسری ازش سوء استفاده می شه و حس تنفر از مرد سراسر وجودش رو می گیره اما سرانجام……

 

نام رمان : رمان زیبای ممنوعه

نویسنده : فاطمه رنجبر

طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده -z.sepehri

تعداد صفحات : 350 صفحه

ژانر : عاشقانه

تاریخ : ……….

دانلود رمان زیبای ممنوعه

 

قسمتی از رمان :

با اعصابی داغون بهش خیره بودم که متوجه نگاه خیره اش شدم، رد نگاهش و که دنبال کردم کم مونده بود منفجر بشم. به یقه
باز لباس خوابم که تا حدودی بالا تنه سفید ام رو به رخ می کشید خیره بود. یقه روپوش ساتنو کشیدم رو قسمت بالاتنم که
پوشیده بشه .
-هنوزم همون لجنی هستی که بودی خوب می دونی از ذهنای مریضی مثل تو متنفرم.
از کنارش رد شدم که صداش باعث شد تو جام میخکوب شم.
-اما تو فرق کردی! شدی یه روانی به تمام معنا. چته پاچه می گیری؟ مگه من چی کارت کردم.
مهرداد مقصر نبود اما حرکات احمقانش رفتار اون عوضی رو برام تداعی می کرد. عقب گرد کردم و رو به روش قرار گرفتم و
انگشت اشاره ام رو سمتش گرفتم .

 

…………………………………………………………..

…………………………………………………………..

دانلود رمان

قسمت دیگر از داستان

دانلود رمان زیبای ممنوعه

 

زود رفتم داخل اتاق، ناخودآگاه تمام حرکاتاش تو ذهنم شکل گرفت؛ جیغ بلندی کشیدم و جامی که روی میز بود رو برداشتم،
با تمام وجودم پرت کردم رو سرامیک که صدای بدی داخل اتاق پیچید.
ولم کنید. هق هق کردم نشستم روی سرامیک سرد. پاهام رو تو خودم جمع کردم. سرم رو روی زانوهام گذاشتم و بدون در نظر
گرفتن شیشه های ریزی که کف زمین ریخته بود با مشت به کف می کوبیدم. دردی که ناشی از فرو رفتن شیشه ها به دستم بود
به اندازه درد قلب و روحم نبود.
خون از دستم می چکید. با چشمای تار خیره شدم به دری که ممتدد کوبیده می شد.
-کسی نیاد داخل، حالم خوبه مزاحمم نشید .
صدای کریح مهرداد به گوش رسید.
-زیبا داری چی کار می کنی؟ اصلاَ گوه خوردم خوبه؟
جیع بلندی کشیدم.
-گم شو برو، تو کاری نکردی من اعصابم خرابه برو.
مشتی به در کوبید و دیگه چیزی نشنیدم

 

 

 

دانلود رمان زیبای ممنوعه با فرمت پی دی اف

 

 

 

منبع : سایت رمانکده

 

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*