دانلود رمان گریه میکنم برایت

نام رمان : رمان گریه میکنم برایت

نویسنده : الهام(R)

طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده – nastaran.gh

تعداد صفحات : 1143 صفحه

ژانر : رمان عاشقانه

تاریخ : ……….

قسمتی از رمان :

چرا قطع کردین خب من قصد مزاحمت نداشتم صداتون خیلی ارامش بخش بود من فقط چون کسی رو ندارم
خواستم یکم درد و دل کنم فقط همین)آخی بمیرم برا خودم انقد کوه دردم آخه یکی نیست بگه بیغم تر از تو مگه
هست (
گوشی رو گذاشتم و برای شام ازاتاق رفتم بیرون
بعدازشامم یکم با بابا فیلم دیدیم و برگشتم تو اتاق رفتم سمت گوشیم که دیدم
بعععله جواب داده!
جواب داده بود:
-به خاطر صدام زنگ زدی؟
)پ ن پ عاشق چشمو ابروی ندیدت شدم اینم شاس میزدا و همین انگیزمو واسه مخزنی بیشتر کرد( حداقل یکم
میخندیدم.

…………………………………………………………..

…………………………………………………………..

دانلود رمان

قسمت دیگر از داستان

دانلود رمان گریه میکنم برایت

دست به سینه جلوی در ورودی ایستاده بود.در حیاط دو قسمت بود یکی بزرگ که با ریموت کار میکردو یه
درکوچیکتر کنارش برای رفت و امد .
همین جوری میخ شده بود روم .حتی پلک هم نمی زد.
رفتم سمت در ،انتظار داشتم کنار بکشه ولی از جاش تکون نخورد.
ای بابا این چی می گه این وسط؟
بدون این که تو چشماش نگاه کنم خیره به در گفتم :میشه بری کنار میخوام برم تو.
انگار حرفمو نشنیده باشه ،یه میلیمتر هم تکون نخورد.
تیز نگاهش کردم و کلافه تر از قبل گفتم با توام کوروش برو کنار .
بدون توجه به حرفم گفت:

کجا بودی؟
هه این چی فکر کرده باخودش ؟اخه یکی نیست بگه بتوچه؟
خدایا چرا نمیتونستم قلمبه بارش کنم؟
همیشه همین بودم.اینم نقطه ضعفم بود .بدم میومد ازین اخلاقم هیچ وقت نمیتونستم سرتق باشم .
دوباره تکرار کرد:
نشنیدی؟گفتم کجا بودی؟
تمام حرص و عصبانیتم رو روی فشار ناخونام به کف دستم خالی کردم.بیشتر ازین که از کوروش حالم بهم بخوره از
خودم حالم بهم میخورد که حتی نمیتونستم بگم آخه به تو چه!!

دانلود رمان گریه میکنم برایت با فرمت پی دی اف

منبع : سایت رمانکده