
دانلود رمان گریه عشق
نام رمان : رمان گریه عشق
نویسنده : سولماز و عاطفه
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده -mahsaalef
تعداد صفحات : 498 صفحه
ژانر : ………
تاریخ : ……….
قسمتی از رمان :
تو آیینه ب خودم نگاه کردم اون لباس محل یه آبی ب پوست سفیدو چشمای آبیم خ میومد و موهامم ک خرمایی و لخته و لبای
باریک اما خوشگل.
این لباسو خیلی دوس داشتممم میثمم از رنگ آبی خیلی خوشش میومد واسه همین این و تنم کرده بودم البته
اینجا مثل شهرنیس ک هردقه ی لباس ب تن کنیو از این جور چیزا.
اینجا اگرلباسی غیراز لباس بختیاری روبپوشی توهین ب قبیله ب حساب میاد و پدرم شدیدا توبیخم میکنه.زندگی توی روستا واقعا سخته…
یکی از آروزهای منه ک برم شهر ب میثمم گفتم بیا فرار کنیم و بریم شهر اما قبول نمیکنه و میگ مادرم پیرع و جز من کسیو نداره اگ تنهاش بذارم دق میکنه
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
دانلود رمان گریه عشق
خیلی وقته منو میخواد اما خب من دلم جای دیگس.نمیتونم ب کس دیگ ای فک کنم.هربارم مامانم اینا دلیل جواب منفیمو
میپرسن میگم فعلا آمادگی زندگی مشترک رو ندارم!! !
میثم ک فهمیده بود پسره خیلی دنبال منه چن باری پسررو بقصد کشت زده بود،اونم ازترسش ب کسی نگفته بود ک کار کیه
اما با این کار میثم پسره رابطه ی مارو فهمید و اومد دم در خونه و منو تهدید کرد و گف اگ بمن جواب مثبت ندی رابطتتوبا اون
پسره ی پاپتی تو قبیله جار میزنمو آبروتو میبرم
خیلی ترسیدم… .
هرچیم انکار کردم باورش نشد و حرف خودشو میزد.هرکس دیگ ایم بود میفهمید.وای میثم ازدست توووو…..
مامانم گفت امشب سامان باخانوادش میاد لطفا مثل بارهای قبل روترش نکن.اون خوشبختت میکنه و حرفای تکراری و
همیشگی؛منه بدبختم ک چاره ای جز این نداشتم ب ی باشه ی آروم بسنده کردمو رفتم تو اتاقمو گریه کردم ب حال خودم
تو دلم غوغا بود،خیلی استرس داشتم،اگ میثم میفهمید کل قبیلرو آتیش میزد،هرچیزی ک بمن مربوط میشد ازش پنهون
نمیموند
دانلود رمان گریه عشق با فرمت پی دی اف
منبع : سایت رمانکده
Leave a Reply