دانلود رمان عاشقانه میخوام دیوونه باشم
آن لحظه که مات…
نام رمان : رمان عاشقانه میخوام دیوونه باشم
نویسنده : وی راد
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده – mahsaalef
تعداد صفحات : 532 صفحه
ژانر : رمان عاشقانه
تاریخ : ……….
قسمتی از رمان :
چشم غره ی تمیزی رفت و غرغر کنان و دست به زانو پشتشو به من کرد و داخل رفت.کولمو همون جا کنار در انداختم و به
سمت شیر آب گوشه ی حیاط رفتم.درست وسط حیاط کتونیامو دراوردم و پا به رهنه مزائیکای قدیمی حیاطو تا شیر آب طی
کردم.چند مشت آب به صورتم پا شیدم و بعد شلنگو از روی سه پایه برداشتم و روی پاهای برهنم گرفتم
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
رمان عاشقانه میخوام دیوونه باشم
وسط اتاقی که حکم پزیرایی رو داشت و با دوتا قالی قرمز کلش پو شیده شده بود دراز کشیده بودم و به سقف سفید بالای سرم زل زده بودم.یه دستم زیر بالش زیر سرم بود و دست دیگم بین موهای کوتاهم گیر افتاده بود .
چند وقتی بود بیکار شده بودم و وضع از قبلم بدتر شده بود.
به زور خاتون دیپلم ریاضی گرفتم،اما کنکور هنر دادم،اونم وسطاش ول کردم !
خیلی جاها مشغول بودم.آخرین موردش یه کتاب فروشی بود که با تهمتی که صاحبش بهم زد،حتی بعد از اینکه مشخص شد تو
حسابا اشتباه شده،حتی با وجود معذرت خواهی صاحب کتاب فروشی ، “عزت زیادی” گفتم و دو هفته ای بود از صد متری اون
جا عبورم نمی کردم !
همیشه از همه چیز بریده بودم بدون درنگ و بدون خمی به ابرو!بارزترینش زمانی بود که از شهاب بریدم!بعد دوسال گفت تو به
درد من نمی خوری!منم بدون معطلی خداحافظی کردم و برای همیشه از اونم بریدم.من از خودم بریده بودم!بقیه که جای خود
داشتن!
نگاهمو از سقف گرفتم و به پهلو خوابیدم و به خاتون که به من خیره بود نگاه کردم.این جور نگاه کردن یعنی برای حرف کشیدن
اومده .
دانلود رمان عاشقانه میخوام دیوونه باشم با فرمت پی دی اف
منبع : سایت رمانکده
………………………
Leave a Reply