
دانلود رمان سرنوشت آریانا
از کجا شروع کنم؟ از چشمان مشکیه او؟ یا از سختی های زندگی ام؟ از کجا بگویم برایت؟ این رمان بی پایان است…
خلاصه رمان :
رمان راجع به دختری بلند پرواز و شوخ و خوش اخالقه که عاشق نظام و عملیاته توی زندگیش خیلی
سختی ها رو تحمل می کنه پدرش به کما می ره خانواده ی پدریش باهاش بدن، مشکلات زیادی داره اما بعد از چند
سال وارد نظام می شه. هدف دختر رمان ما اینه که تمام مجرم ها رو تحویل قانون بده که در حین این عملیات
زندگیش از این رو به اون رو می شه بقیه اش رو خودت بخون.
“بر اساس واقعیت”
نام رمان : رمان سرنوشت آریانا
نویسنده : آریانا عاشوری زاده
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 174 صفحه
ژانر : رمان عاشقانه ، پلیسی
تاریخ : ……….
قسمتی از رمان :
بیرون مغازه منتظر پدر بزرگ بودیم پدر بزرگ با پالستیکی که تو دستش بود و با همون لبخند همیشگیش من رو
نگاه می کرد نگاهی به چشم هاش انداختم برای آخرین بار، آخرین نگاه، آخرین لحظه چند قدم مونده بود که از
مغازه خارج بشه که صدایی شنیدم صدایی شبیه انفجار و صدای ریخته شدن خون…( شب ها کابوس های بدی می
بینم لحظه ای که کنار سنگ قبر پدر بزرگ زجه می زدم از ذهنم نمی ره آخرین نگاه مهربونش که سرشار از عشق و
محبت بود رو هیچ وقت فراموش نمی کنم همیشه از خواب می پرم یعنی مرگ پدر بزرگ به خاطر من بود؟ باز یاد
این ماجرا افتادم یاد اون لحظه و آخرین لبخند پدر بزرگ، حاال پنج سال از این ماجرا می گذره و حتی کسی که بمب
جاسازی کرده بود هم اعدام شد اما…
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
رمان سرنوشت آریانا
مشت زدم توی شکمش انگار اصال دردش نیومد وایساد نگاهم کرد و من فرار کردم صدای خندش رو از پشت سرم می شنیدم از اون محوطه خارج شدم و سریع وارد ماشین شدم اول در ماشبن رو قفل کردم و گازش رو گرفتم رفتم
سمت خونه ساعت هشت شب بود از شدت خستگی حتی نمی تونستم رانندگی کنم دلم می خواست فقط بخوابم.
وضعیتم که اصال خوب نبود وارد خونه شدم مامان تا من رو دید وحشت کرد، و با تعجب گفت: دخترم، چی شده؟ پدر همین طور که روی مبل نشسته بود و قهوه اش تو دستش بود و روزنامه می خوند با بی خیالی خندید و گفت:
نگران نباش اثرات نظامه.
دانلود رمان سرنوشت آریانا با فرمت پی دی اف
منبع : سایت رمانکده
Leave a Reply