
دانلود رمان دنیای ما
پُر از شادے و طَراوت شد.
ما دُنیایَمان را ساختیم ، با هَم پیروز مِیدان شُدیم.
از غُصِه ها… گِریه ها… دِلتَنگے ها گُذشتیم و دشُمن ها را از سَر راه بَرداشتیم.
نام رمان : رمان دنیای ما
نویسنده : حمیرا خالدی
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 274 صفحه
ژانر : رمان عاشقانه
تاریخ : ……….
قسمتی از رمان :
دنیای ما رو ایت زندگی سه برادر و خواه ریه که در کنار هم از سختی ها و نامردی های زندگی عبور می کنند. سختی
هایی که گریه رو مهمون چشم هاشون می کنه و گاهی ناامیدی توی دلشون جا خوش می کنه… اما اون ها در کنار
هم تموم سختی ها و تنهایی ها رو پشت سر میذارند. می جنگند تا کنار هم بمونند و لبخند رو به لب های هم دیگه
بیارند…
.
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
دانلود رمان دنیای ما
نزدیکتر رفتم و دستی توی موهای قهوه ایش کشیدم و به صورت سفید و چشم های مشکی و شیطونش نگاه
کردم.
-خوبم تو خوبی؟ این جا چرا مثل بازار شامه؟ چی شده؟
ابروهاش رو بالا انداخت و با انگشت اشاره اش طبقه ی بالا رو نشون داد .
-تقصیر اون دو تاست .
بینی گوشتی ولی کوچیکش رو کشیدم و گفتم: باشه برو اون آشپزخونه رو یه کم جمع و جور کن؛ اون صورتتم
بشور عین بچه های دو ساله انگار سرت رو داخل قابلمه ی ماکارونی کردی .
خندید و گفت: چشم .
از پله ها بالا رفتم و دوباره با داد هاکان رو صدا کردم .
-هاکان ؟
هاکان بی خیال با اون صورت سرد، لباس های فشن و عجیب و غریبش از اتاق بیرون اومد .
-چرا داد و بیداد می کنی؟
با حرص گفتم: سالن رو دیدی ؟
بی خیال گفت: اهوم .
با داد گفتم: عین خدمتکارا من هر روز باید این خونه ی کوفتی رو تمیز کنم؛ چرا یه کم رعایت نمی کنید ؟
دست هاش رو داخل جیب شلوار جینش برد و آروم گفت: تقصیره اون مارمولکه که چپیده تو اتاق .
با کف دست یکی به پیشونیم کوبیدم .
-اون می خواد بگه تقصیره کیه
دانلود رمان دنیای ما با فرمت پی دی اف
منبع : سایت رمانکده
Leave a Reply