دانلود رمان دخترک
دلم برایِ دخترکِ درونم تنگ شده ،دخترکی که بایک لواشک و عروسک ، ذوق می کرد یا دغدغه ی روزانه اش ، رنگِ لاکِ ناخون هایش بود ، همان دخترکی که خنده هایش ؛ کودکانه و نگاهش ؛ دلنشین بود ، دخترکی که معصومیتش را ، از راه رفتنش می شد تماشا کرد .گاهی دلم از قوی بودنم می گیرد……
نام رمان : رمان دخترک
نویسنده : نرگس صرافیان طوفان (نازلی)
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 556 صفحه
ژانر : رمان عاشقانه
تاریخ : ………….
قسمتی از رمان :
مامان خیلی زود از پیشمون رفت من بیست سالم بود و شادی هفده سالش.مامان همیشه دلش هوای ایران رو
داشت،خاک خودش،کشور خودش،شهر خودش،خاطرات بچگی و نوجوانی و دوران آشنایی با پدر…برای همین بعد
فوتش اون رو بردیم ایران و اونجا دفنش کردیم.سخت و دور بود برامون.سنگ قبری هم نبود که هروقت دلمون
هواش رو کرد بریم پیشش.هر سه تامون سعی در این داشتیم که ادای قوی بودن رو در بیاریم ولی فقط خدا
میدونست که تو دلمون چی میگذره هرسه مون پناه برده بودیم که اشکای یواشکی شب قبل از خواب
حتی بابایی که در نظر من وشادی قوی ترین مرد روی زمین بود شبا وقتی فکر میکرد ما خوابیم برای عزیزدل از
دست رفتش اشک میریخت
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
رمان دخترک
بدون اینکه منتظر جوابی ازش باشم رفتم توی اتاق جدیدم که اتاق معاون شرکت بود…واسه رسیدن به اینجا خیلی
تالش کرده بودم و خوشحال بودم که تونسته بودم نتیجه تالش و زحمتم رو بگیرم
شادی و آوا خیلی با هم فرق داشتن…فرقشون مثل زمین و آسمون بود،مثل سیاه و سفید،مثل شب و روز
آوا سرد و خشک و شادی گرم و مهربون
آوا جدی و شادی شوخ طبع
همین مهربونی و شوخ طبعیش هم باعث شد که بشیم دو دوست صمیمی و حتی منو به عنوان برادری قبول کنه که
همیشه آرزوشو داشته منم تمام تالشم رو میکردم تا براش از برادری کم نذارم”ا
دانلود رمان دخترک با فرمت پی دی اف
منبع : سایت رمانکده
Leave a Reply