دانلود رمان به چشمانت قسم
نام رمان : رمان به چشمانت قسم
نویسنده : ریحانه پسندیده نیا
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 234 صفحه
ژانر : رمان عاشقانه
تاریخ : 1395
قسمتی از رمان :
در اسانسور باز شد و بی تعلل به سمت در رشکت رفت کنار در قهوای سوخته کلید زنگ و بالای زنگ تابلویی کوچک که رویش نوشته بود:شرکت طراحان و مهندسان تانیا .زنگ را زد و به چند ثانیه نکشید که در باز شد .
ابدارچی تا کمر خم شد و گفت :سالم ..بفرمایید .. و اونیز طبق عادت جواب نداد .حرکت کرد به سمت شدفرت .از سالن که رد میشد متام کارمندان ایستاده بودند و افرادی که برای استخدام امده بودن هم به تبعیت از ان ها ایستادند و او بی توجه به ادم ها به سمت دفتر رفت از بین افراد ژینوس به چشم خورد که با ارایشی غلیظ کنار دفرت مدیریت ایستاده بود
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
رمان به چشمانت قسم
شدم.رضا مداد را روی میز انداخت و به سمت دریا برگشت وبا خنده گفت:به قیافه ات منیخورد اینقدر زود معذرت خواهی کنی.دریا لبخندی زدو گفت:من اگه تقصیر کار باشم حتام معذرت میخوام.رضا رسی تکان داد و به کارش ادامه داد
دریا درحال برسیه نقشه ی نصفه و منیه ی هتل بود .سویرشتش کلفت بود و موهای بازش باعث گرمای دوبرابر شده بود.ولی سعی کرد به گرما
اهمیتی ندهد و به کارش برسد. رضا را دیدکه کراواتش را شل کردو
کتش را در اوردو استین پیرهن را باال زد.معلوم بود گرمش شده .دریا روبه رضا گفت:اگه گرمه پنجره رو واکنم.رضا گفت:نه منی خواد.
پنجره پشتته ممکنه رسما بخوری.دریا گفت:نه بابا خودمم گرممه پنجره رو وا میکنم.و از روی صندلی بلند شد و به سمت پنجره رفت خواست بازش کند،که رضا دستش را روی پنجره گذاشت و گفت:
میگم نه یعنی نه دیگه.دریا باشه ای گفت با گنگی روی صندلی نشست وموهایش دیگر داشت کالفه اش میکرد .
توجه : من یک نگاه اجمالی کردم رمان حروفش بعضی جاها که دیدک جابه جا شده یا غلط املایی هست توی متن هم اوردم معلوم هست با تشکر
دانلود رمان به چشمانت قسم با فرمت پی دی اف
منبع : سایت رمانکده
………………………
Leave a Reply