
دانلود رایگان رمان عاشقانه ایرانی pdf انتقام زیبا
پدر هونیا یک شغل کاملا متفاوت داره،یه شغلی که در نهایت ختم میشه به قاچاق،کلاهبرداری و… اما تصمیم میگیره از اون شغل بیاد بیرون اما رئیسش یه شرطی میزاره که باعث تغیر زندگی هونیا میشه و این شرط با یک انتقام همراه است…با پایانی غمگین.
نام رمان : رمان انتقام زیبا
نویسنده : معصومه ملک محمودی
طراحی و صفحه آرایی : سایت رمانکده
تعداد صفحات : 138 صفحه
ژانر : عاشقانه
تاریخ : ……….
قسمتی از رمان :
در خونه توسط آقا رضا نگهبان خونه، باز شد و اشکان،راننده شخصیم رفت داخل حیاط و مستقیم رفت سمت پارکینگ وقتی ایستاد منم پیاده شدم و بعد از یه تشکر از اشکان رفتم سمت در و بازش کردم و رفتم داخل خونه.
به محض ورودم به خونه هاوش با ذوق دوید سمتم و با دیدنش کم مونده بود بال در بیارم.سریع رفتم سمتش و بغلش کردم و یه دور چرخیدم.
هاوش:آبجی جونمممم
-آخ قربونت بشه آبجی.
همین جوری که هاوش بغلم بود رفتم سمت پذیرایی و دیدم بابا با لباس بیرونی نشسته و ۲ تا بادیگارد هاش کنارش ایستادن.
من:سلام بابا
…………………………………………………………..
…………………………………………………………..
قسمت دیگر از داستان
دانلود رایگان رمان عاشقانه ایرانی pdf
سلام.هاوش نیم ساعت میشه که اومده.مامانتون گفت:تا شب بمونه چون مثل اینکه خیلی دلش تنگ شده برامون.
بغض گلوم رو فشار داد و کلمه مامانتون تو سرم اکو شد..
از وقتی که جدا شدن یه بار هم اسم مامان رو نیاورد همش گفت:«مامانتون».
سعی کردم وانمود نکنم که از کلمه مامانتون طبق معمول ناراحت شدم و برای همین گفتم:باشه.آقا هاوش تاج سر ماست.
بعدش به هاوش نگاه کردم و گفتم:مگه نه مرد کوچک؟
هاوش هم لبخند شیرینی زد و گفت:اوهوم
بابا:خوبه.برین تو اتاقتون،برای ناهار بیاین پایین.
من:چشم.
هاوش:بابا میشه من پیشت بمونم؟
بابا:الان برو پیش آبجی هات.غروب میبرمت شهر بازی!
منبع : سایت رمانکده
Leave a Reply